سریعترین ماهیت هستی ...

زمان سریع ترین ماهیت زندگی من بود  ...


مثل رعد و برق لحظه ای می تپد و میرود و تا بیایی صدایش را بشنوی و بفهمی چه شده، هزاربار گذشته و رفته است ...


گاهی تازه وقتی میفهمی که دیگر دیر شده،  قطرات سرد پیشانی سوزان از غمت را خیس میکند، آنوقت چه میتوانی بکنی جز آنکه همآغوش باران بیارامی ...


گاهی چقدر سخت است، آدم بده‌ی داستان بودن، در حالی که نمیدانی حتی کی و چطور وارد داستان شده ای ...


آی آدمها ... E=mc^2 تان برای خودتان، اشک های من چه شد ؟


من که دیوانه زادم و دیوانه زیستم ... آی آدمها، شما را به خدا بگذارید دیوانه بمیرم ...


یکی میگفت نور سریع ترین ماهیت هستی است ...

                                               برادرم، پس زمان چی است ؟

نظرات 5 + ارسال نظر
روفوس پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 ساعت 11:21 ب.ظ

باب این سراب کجا فش داده ؟
گنا داره ... اذیتش نکنید ... میره خودکشی میکنه ...

cullen دوشنبه 10 خرداد 1389 ساعت 11:54 ق.ظ http://www.cullen.blogfa.com

شما نه تنها قشنگ وبلاگ مینویسین بلکه خیلی هم قشنگ فحش میدین
خیلی ممنون مرسی
لطف دارین
من خجالت کشیدم...!!


با این شکلکای مزخرفتون!

رها یکشنبه 9 خرداد 1389 ساعت 12:35 ب.ظ http://milehaye-sadeghafas.blogfa.com

آدم بده ی داستان بودن !! ... !! سهراب باور کن خوب و بد یکی میشه وقتی که داستان نویس یکی دیگس !!

dkjicsow یکشنبه 9 خرداد 1389 ساعت 10:46 ق.ظ http://dk-emo.blogfa.com

مهم نیست مردم چی فکر میکنن ، مهم اینه که گوشه قلبت خودت حسش کنی ، خودت بدونی درسته

dkjicsow یکشنبه 9 خرداد 1389 ساعت 10:44 ق.ظ http://dk-emo.blogfa.com

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.